آهنگ و معنویت به طور مکرر - تقریباً در همه جا - دو رسانه هستند که در فرهنگ های مختلف جهان با هدف افزایش تعامل با امر الهی مشارکت دارند. اعمال معنوی با موسیقی تزریق می شود تا اجزای فرا شخصی عبادت ، مراقبه و تشریفات تشدید شود. به همین ترتیب ، برخوردهای موسیقی با اعتقادات و اعمال مبتنی بر روحیه پر شده است تا ارتباطات افراد را با روشهای منحصر به فرد قدرتمندی با خود و دیگران فراهم سازد.

برای بسیاری ، این جریان متقابل آسان از موسیقی به معنویت ممکن است تعجب آور نباشد: هر دو رسانه های قابل انعطافی هستند که پاسخگوی افراد درگیر با آنها و تنظیماتی هستند که در آن مشغول هستند. به عنوان مثال ، گریس شگفت انگیز که در یک مراسم خاکسپاری در یک کلیسا با یک جماعت بزرگ اجرا می شد ، ممکن است با صدای بلندتر ، فشار بیشتر و تشدید صدا برای مطابقت با انرژی جماعت در هنگام عبادت از طریق ترانه ، هدایت شود. در مقابل ، گریس شگفت انگیز بالین خود را در یک اتاق بیمارستان با یک بیمار اجرا کرد و مراقبان ممکن است خصوصیات ساکت تر و دعایی بیشتری داشته باشند و قصد دارند بیمار را در وضعیت جسمی تحلیل رفته خود نگه دارند و به اشتراک گذاری صمیمانه موسیقی بپردازند.

با درهم آمیختن موسیقی و معنویت ، مرزهای آنها بیش از پیش روان می شود تا جایی که تمایز بین یکی و دیگری پیش پا افتاده می شود. معنوی بودن موزیکال بودن است و موسیقیایی بودن معنوی بودن است.

قابلیت انعطاف پذیری مشابه در سفرهای سلامتی افراد نیز وجود دارد. ویژگی های عینی سلامتی - مانند حدت / مزمن بودن علائم ؛ دوز و دفعات درمان و نتایج درمانی در برابر تسکین دهنده - از نظر ذهنی در پاسخ به ارزشها ، اخلاق و مسیر بیماری فرد تجربه می شوند. به عنوان مثال ، از هر 10 درد 6 فرد یک خط پایه روزانه او است و بنابراین به راحتی کنترل می شود ، در حالی که از هر 10 درد 6 نفر یک موفقیت بزرگ است و نیاز به درمان دارد. به همین ترتیب ، یک فرد ممکن است کیفیت بهبود یافته زندگی ارائه شده توسط مراقبت تسکینی را در اولویت خود قرار دهد در حالی که فرد دیگر ممکن است افزایش طول عمر بالقوه ارائه شده توسط درمان ها را در اولویت قرار دهد.

این ویژگی های پویا ، ظهور یافته موسیقی ، معنویت و سلامتی نتیجه هر یک از پدیده های فرهنگی است. به این معنا که شیوه ای که موسیقی ، معنویت و سلامتی مفهوم سازی می شود و با آن درگیر می شود ، مستقیماً توسط فرهنگ های متمایزی که در آنها آشکار می شوند ، اطلاع رسانی می شود. این مسئله به یک س questionال پراهمیت اما مهم منجر می شود: اگر موسیقی ، معنویت و سلامتی هرکدام به خودی خود پدیده های پیچیده ای هستند که از عوامل فرهنگی ناشی می شوند ، هر سه وقتی در یک برخورد جداگانه تلاقی می کنند چگونه تعامل برقرار می کنند؟

موسیقی درمانی های دارای مجوز هیئت مدیره غالباً در این ملاقات در بیمارستان می روند. Hospice یک فلسفه مراقبت است که کیفیت زندگی با شش ماه یا کمتر زندگی را در اولویت قرار می دهد ، و مسائل مهم بهداشتی را در اولویت قرار می دهد با مدت زمان محدود برای تسهیل حل و فصل و بسته شدن. در چنین برهه ای ، معنویت می تواند یک منبع حیاتی برای بیماران و خانواده هایی باشد که همزمان در لحظه مدیریت می کنند و برای آینده آماده می شوند. نوع معنویت منابع می تواند تبدیل شود (به عنوان مثال ، راحتی در مراسم ، قدرت از کتاب مقدس یا صلح از طریق دعا / مراقبه / عبادت) توسط سنت های ایمانی خاص بیمار تعیین می شود - نه فقط یک فرقه مشخص بلکه تجربیات صریح بیماران که به عنوان بخشی از تمرین معنوی آنها.

درمانگران آهنگ دانلود  آن سنت های ایمانی را برای هر بیمار ارزیابی می کنند و همراه با ارزیابی مشابهی از سنت موسیقی بیماران ، تجربیات موسیقی را ایجاد می کنند که به بیماران کمک می کند از منابع معنوی خود آگاه شوند و با آنها درگیر شوند. این فرایندهای موسیقی بالینی که از نظر فرهنگی آگاهی دارند ، موسیقی ، معنویت و سلامتی را بهم می آمیزند به گونه ای که به بیماران امکان می دهد شرایط مرگ آنها را تعیین کنند. با این حال ، مباحث معاصر در ادبیات موسیقی درمانی تمایل دارد که معنویت را از موضع گیری گسترده و عام درآورد ، به طوری که یافتن منابع مبتنی بر معنوی در بیماران برای موسیقی درمانی دشوار است.

برای رفع این محدودیت ، همکار من (کاتلین فلین) و من اخیراً مقاله ای را تالیف کردیم که در آن تقاطع دانلود آهنگ از سایت  موسیقی ، معنوی و سلامتی خاص با آگاهی فرهنگی را مورد بررسی قرار داد: موسیقی درمانی برای بیماران مسیحی و مراقبان هنگام مرگ قریب الوقوع با استفاده از این تقاطع به عنوان یک بنیاد ، ما یک مدل نظری موسیقی موقعیت یابی را به عنوان یک وزارت روان-معنوی ایجاد کردیم که به بیماران و مراقبان دسترسی به یک منبع مبتنی بر ایمان - روح القدس - را می دهد که با نزدیک شدن به انتقال های پایان زندگی ، به تعالی کمک می کند.

تعالی ، یک مفهوم دشوار برای قفل کردن ، حرکتی فراتر از تجربه های معمولی و قابل دسترسی است که روزمره ما را برای تجربه خود و دیگران به روش های جدیدی فراتر از آستانه های شناخته شده ما تعریف می کند. برای بیماران مسیحی که به زودی در حال مرگ هستند ، این تعالی عمودی است ، سیر صعودی که آنها را به سمت ادغام با الهیات نزدیک می کند ، زیرا آنها فراتر از بدن حرکت می کنند. برای مراقبان مسیحی ، این تعالی افقی است ، مسیری بیرونی که آنها را به ساختارهای پشتیبانی فانی نزدیک می کند که به انتقال آنها به سوگ کمک می کنند. روح القدس ، واسطه ای بین انسان فانی و الهی است ، راهی برای دانلود آهنگ جدید مبتنی بر ایمان است که از طریق آن ، این تعالی های متفاوت اما همزمان اتفاق می افتد. از این منظر ، موسیقی درمانگر نقش وزیر را بر عهده می گیرد ،ساخت تجربه های موسیقی پویا که تعاملات با روح القدس را در جهت ارتقا تعالی بیمار و مراقب تسهیل می کند.

چنین قاب بندی صریح از نظر اخلاقی مملو از است. اول ، ما استدلال نمی کنیم که استفاده از عدسی مسیحی "تنها" راه یا "صحیح" روش موسیقی درمانی است که باید در بیمارستان انجام شود. در عوض ، ما این مدل نظری را به عنوان الگوی گسترده ای برای انجام ارزیابی معنوی بیماران از سنت ها و عقاید مختلف معرفی می کنیم. دوم ، این یک مدل شخص محور است که در آن هرگونه اجرای الهیات مسیحی در فرایندهای موسیقی درمانی بیش از آنکه توسط موسیقی درمانگر معرفی شود ، توسط بیمار نشانه گرفته می شود. این یک جنبه اساسی است زیرا از تصور اینکه موسیقی درمانی ممکن است از اهرم استفاده از تبلیغ مجدد برای بیماران استفاده کند ، جلوگیری می کند. سوم ، راههای متعددی برای حمایت بالینی اخلاقی و م ofثر از بیماران و خانواده های مسیحی در پایان زندگی وجود دارد و این مدل به معنای نسخه خطی نیست. نسبتا،این یک خیابان اکتشافی است که بسیاری از درهای اضافی را برای ارائه مراقبت های روحی روانی باز می کند.

همانطور که نسل کودک بومر همچنان در سن پیشرفت است ، بسیار مهم خواهد بود که سیستم های مراقبت های بهداشتی به خوبی بتوانند خدمات مراقبت از پایان زندگی را ارائه دهند که به ذهن ، بدن و روح به عنوان شرکای برابر در سلامت افراد کامل توجه می کند. موسیقی و معنویت برای بسیاری از افراد همچنان جنبه های روزمره مهمی دارند و کاوش در جای جای موسیقی ، معنویت و تقاطع های سلامتی می تواند سهم مهمی در این امر برای مرگ خوب داشته باشد.